مسيحي عَلَوي![۱]ابیاتی از شاعر مسیحی بولس سلامه در مدح علی(علیه السلام)
يا ألهَ الأكوان اشفقْ عليّا مصدرَ الحقّ لم أقل غيرَ حقٍّ أنت ألهمتَني مديحَ علِيٍّ هو فخرُ التاريخ لا فخرُ شعبٍ لا تقلْ شيعةٌ هواةُ عليٍّ يا اميرَ الإسلام حسبي فخراً جلجلَ الحقّ في المسيحيّ حتّي أنا مَن يعشق البطولةَ و الإلـْ فإذا لم يكن علِيٌ نبيّاً أنت يا ربَّ العالمين إلهي و أنلني ثوابَ ما سطّرتْ كفـ سفر خير الأنام مِن بعد طه يا سماءُ اشهدي و يا أرضُ قرّي |
لا تُمتني غبَّ العذاب شَقيّا أنت أجريته علي شفتيّا فهِمِي غيدقُ البيان عليّا يدّعيه و يصطفيه وليّا إنّ في كلّ منصفٍ شيعيّا إنّني منك مالئٌ أصغريّا عُدَّ مِن فرطِ حبّه علويّا ـهامَ والعدلَ و الخلاقَ الرضيّا فلقد كان خلقُــه نبويّا فأنلْهم حنانَك الأبويّا في فهاج الدموعُ في مقلتيّا ما رأي الكونُ مثله آدميّا و اخشعِي إنني ذكرتُ عليّا |
– اي خداي هستي رحمي بر من نما! و بعد از اين عذاب و رنج مرا تيره بخت نميران.
– اي سرچشمهي حقيقت، من جز حق را نگفتم، حقي را كه تو بر لبانم جاري ساختي.
– مدح علي را تو به من الهام نمودي، پس اي بخشنده! بيان را بر من جاري كن!
– علي افتخار تاريخ است، نه افتخار يك ملتي كه او را به عنوان وليّ و سرپرست قبول دارد و برميگزيند.
– مگو كه شيعيان [فقط] طرفداران علي هستند، بلكه در هر [گروه] منصفي شيعهاي هست.
– اي امير اسلام مرا همين افتخار بس که دل و زبانم از تو پر شده است.
– حق چنان در اين مسيحي نفوذ كرده و طنین افکنده که از شدت محبتش علوي به شمار آمده است.
– من آنم که شيفتهي دلاوري ، الهام ، عدالت و اخلاق پسنديده ميباشد.
– پس اگر که علي پيامبر نبود، به راستي که اخلاقش پيامبر گونه بود.
– خداي من تو پروردگار جهانياني، پس مهرباني پدرانه ات را به ايشان ببخش.
– و پاداش آن چه را دستان من نگاشته به من ده كه اشك در چشمانم به جوشش افتاده است.
[۱]ـ مولای جاودانه ی ادیان، ص ۱۲۱و ۱۲۲٫