سخنان امام كاظم عليهالسلام
يا هشامُ! لاتَمنَحُوا الجُهّالَ الحِكمَةَ فَتَظلَمُوها ولا تَمنَعوها أهلَهافَتَظلَموهُم؛
اى هشام! حكمت را به نادانان مياموزيد كه بر آن ستم روا داشتهايد ، و از شايستگانش دريغ مداريد كه به آنان ستم كردهايد.
يا هشامُ! لادينَ لِمَن لامُرُوَّةَ لَهُ ولا مُرُوَّةَ لِمَن لاعَقلَ لَهُ؛
اى هشام! آن را كه مردانگى نباشد ، دين نباشد ، و آن را كه خِرد نباشد ، مردانگى نباشد.
يا هشامُ! إنَّ العاقِلَ لايَكذِبُ وإن كانَ فيهِ هَواهُ؛
اى هشام! خردمند دروغ نگويد ، هر چند دلخواهش باشد.
يا هشامُ! إنَّ العاقِلَ لايُحَدِّثُ مَن يَخافُ تَكذيبَهُ ولا يَسألُ مَن يَخافُ مَنعَهُ؛
اى هشام! خردمند با آن كس كه از تكذيبش بيم دارد ، سخن نمىگويد ، و ازهر كس كه از دريغورزىاش بيم دارد ، درخواست نمىكند.
اِستَحيُوا مِنَ اللّهِ في سَرائِرِكُم كَما تَستَحيُونَ مِنَ النّاسِ في عَلانِيَتِكُم؛
از خدا در نهانهاى خويش شرم داريد ، همچنان كه در عيان از مردم ، شرم مىكنيد.
يا هشامُ! تَعلَّم مِنَ العِلمِ ما جَهِلتَ وعَلِّمِ الجاهِلَ مِمّا عُلِّمتَ؛
اى هشام! آنچه از دانش [تاكنون] نياموختهاى ، بياموز و از آنچه آموختهاى ، به نادان بياموز.
أكمَلُ المُؤمنينَ إيماناً أحسَنُهُم خُلقا؛
كاملترينِ مؤمنان در ايمان ، نيكخوترين آنهاست.
يا هشامُ! مَثَلُ الدُّنيا مَثَلُ ماءِ البَحرِ كُلَّما شَرِبَ مِنهُ العَطشانُ ازدادَ عَطَشاًحتّى يَقتُلَهُ؛
اى هشام! داستان دنيا به آب دريا مانَد كه تشنه هر چه از آن بنوشد ، تشنگىاش فزونى يابد تا او را بكُشد.
يا هشامُ! إيّاكَ والكِبرَ فَإنَّهُ لايَدخُلُ الجَنَّةَ مَن كانَ في قَلبِهِ حَبَّهٌ مِنَ الكِبرِ؛
اى هشام! از بزرگنمايى بپرهيز ؛ زيرا هر كس در او هموزنِ دانهاى بزرگنمايى باشد ، به بهشت درنيايد.
يا هشامُ! لَيسَ مِنّا مَن لَم يُحاسِب نَفسَهُ في كُلِّ يَومٍ فَإن عَمِلَ حَسَناً اِستَزادَ مِنهُ وإن عَمِلَ سَيِّئاً اِستَغفَرَ اللّهَ مِنهُ وتابَ إلَيهِ؛
اى هشام! از ما نيست آن كه هر روز به حساب خود نرسد [تا] اگر كار نيك كرده ، بر آن بيفزايد و اگر بد كرده ، از خدا آمرزش خواهد و به درگاهش توبه آرد.
يا هشامُ! إيّاكَ وَالطَّمَعَ وَعَلَيكَ بِاليَأسِ مِمّا في أيدِي النّاسِ؛
اى هشام! از طمع بپرهيز و تو را از آنچه در دست مردم است ، نوميدى بايد.
مَن أيقَنَ بِالخَلَفِ جادَ بِالعَطِيَّةِ؛
هركه به عوض (و پاداش) گرفتن يقين داشته باشد ، در بخشندگى ،
گشادهدستى مىكند.
مَنِ اقتَصَدَ وَقَنَعَ بَقِيَت عَلَيهِ النِّعمَةُ ومَن بَذَّرَ وأسرَفَ زالَت عَنهُ النِّعمَةُ؛
هركه ميانهروى كند و قناعت ورزد ، نعمت بر او بپايد و هر كه بىجا مصرف نمايد و زيادهروى كند ، نعمتش زوال يابد.
إتَّقِ اللّهَ وقُلِ الحَقَّ وإن كانَ فيهِ هَلاكُكَ فَإنَّ فيهِ نَجاتَكَ؛
از خدا پروا دار و حق را بگو ، اگر چه هلاكت تو در آن باشد ، كه نجاتت درهمان حقگويى است.
إيّاكَ أن تَمنَعَ في طاعَةِ اللّهِ فَتُنفِقَ مِثلَيهِ في مَعصِيَةِ اللّهِ؛
بپرهيز كه [از صرف مالى] در راه طاعت خدا دريغ ورزى ، آنگاه ، دوچندانش را در راه معصيت خرج كنى.
ثَلاثٌ يَجلِينَ البَصَرَ : اَلنَّظرُ إلَى الخُضرَةِ وَالنَّظَرُ إلَى الماءِ الجاري وَالنَّظَرُ إلَى الوَجهِ الحَسَنِ؛
سه چيز ديده را روشن كند : به سبزه نگريستن ، به آب روان نگريستن و به روى زيبا نگريستن.
لَيسَ حُسنُ الجوارِ كَفَّ الأذى ولكِن حُسنُ الجَوارِ الصَّبرُ عَلَى الأذى؛
خوشْهمسايگى [تنها] خوددارى از آزار دادن [همسايه] نيست ، بلكه شكيبايى بر آزار [ديدن از همسايه] است.
إيّاكَ والضَّجَرَ وَالكَسَلَ فَإنَّهُما يَمنَعانِ حَظَّكَ مِنَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ؛
از تنگْدلى و تنآسايى بپرهيز ؛ زيرا اين هر دو ، تو را از بهرههاى دنيا وآخرتت باز مىدارد.
اِجعَلوا لِأَنفُسِكُم حَظَّاَ مِنَ الدُّنيا بِإعطائِها ما تَشتَهي مِنَ الحَلالِ وما لا يَثلَمُ المُرُوَّةَ
وما لا سَرَفَ فيهِ واستَعينُوا بِذلِكَ عَلى اُمورِ الدّينِ ؛
براى نفس خود از دنيا بهرهاى قرار دهيد . به آن اندازه كه آنچه خواهشِحلال كند و به مردانگى خللى نرساند و زيادهروى در آن نباشد ، به او بدهيد ، و از اين روش ، در انجام دادن امور دين يارى جوييد (و نيرو يابيد).
مَن لَم يَتَفَقَّه فِي الدِّينِ لَم يَرضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً؛
هر كه فهمِ دين نيابد ، خداوند ، هيچ كردارى را از او نپسن
(برگرفته از سایت شهر حدیث)