معانی مختلف «عند» در متون عربی

تهیه: سرکار خانم منصوره خوشخو

معانی «عندَ»

داشتن، هنگام، نزد، نزدیک

داشتن

هرگاه «عند»، اول جمله اسمیه بیاید

به معنی داشتن است.

عندی وصفة کان الطبیب کتب لی.

نسخه‌ای را که دکتر برایم نوشته بود، دارم.

* لیسَ عندی هذا المقدار: این مقدار ندارم

هنگام، وقت

*الصَّبْرُ ثلاثةٌ صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصیبَةِ، وَ صَبرٌ عَلَی الطّاعَةِ وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصیَةِ. رسول الله ِّﷺ

صبر سه نوع است: صبر هنگام مصیبت،  صبر بر اطاعت،  صبر بر ترک گناه

*لا شيءَ أحسنُ مِنَ الْعَفوِ عِندَ الْقُدرةِ .

هیچ چیزی بهتر از گذشت هنگام قدرت نیست.

نزد

*منْ یَصبرْ عَلَی مَصائِب فإنَّ لَهُ أجراً عظيماً عندَ اللهِ.

هر کس بر مصیبت‌ها صبر کند، پس اجری بزرگ نزد خدا دارد.

*ذاتَ یَوْمٍ کانَ رَجُلٌ جالِساً عِندَ النَّبیِّﷺ

یک روز مردی نزد پیامبر(ص)  نشسته بود.

نزدیک

*أراكَ عندَ الساعة السادسة. نزدیک ساعت شش می‌بینمت.

*کانَ قد وَقَفَ عندَ الباب. نزدیک در ایستاده بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *